آخرین مطالب وبلاگ
دلنوشته ظهور - با واژه انتظار بد تا کردیم
هر چند کمی فرج تمنا کردیم
آقا ز سر خویش تو را وا کردیم
شرمنده ولی خلاصه تر می گوییم
با واژه انتظار بد تا کردیم
موضوعات مرتبط: درد و دل با آقا ، ،
برچسبها:
کتاب مهدوی - پژوهه مهدوی علی اکبر مهدی پور
مشخصات کتاب
عنوان و نام پدیدآور : پژوهه مهدوی / علی اکبر مهدی پور.
گوشه ای نوشتار کتاب:
امام شناسی
امام در لغت به معنای : « پیشوا » و « مقتدا » می باشد .
خلیل بن احمد ، پیشوای ارباب لغت می گوید :
کُلُّ مَنْ اُقْتُدِیَ بِهِ وَقُدِّمَ فِی الاُمُورِ فَهُوَ إِمامٌ ؛
هر کسی که جلودار امور باشد و به او اقتدا کنند ، او « امام » است .(1)
ضرورت وجود امام
اشاره
هر عاقل فرزانه ای که از وضع جهان و رفتار مردمان آگاه باشد ، در ضرورت وجود رئیسی نافذ ،
مدیر و مدبر ، برای جلوگیری از خصومت ها ، تجاوزها و تباهی ها تردیدی به خود راه نمی دهد .
با توجه به خاتمیت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و استمرار شریعت و عدم نسخ آن تا روز رستاخیز ،
وجود شخصی به عنوان نگهبان ، مرزبان و مرزدار آیین اسلام از هرگونه تغییر ، تبدیل و تباهی ضروری می باشد .(2)
بزرگان شیعه ضرورت وجود امام را از روی قاعده ی لطف به صورت گسترده تشریع نموده ،
اثبات کرده اند که وجود تکلیف و ادامه ی آن در طول قرون و اعصار ، ضرورت وجود امام را در هر عصر و زمانی ضروری می نماید .(3)
1 . خلیل بن احمد ، کتاب العین ، مادّه « امم » ؛ ترتیب العین ، ص 55 .
2 . علم الهدی ، الذّخیره ، ص 410 _ 424 .
3 . شیخ مفید ، تمهید الاصول ، ص 445 _ 463 ؛ علم الهدی ، الشّافی فی الامامه ، ج 1 ، ص 47 _ 102 .
جهت مطالعه و دریافت بیشتر به سایت قائمیه مراجعه شود
موضوعات مرتبط: مبشرات ظهور ، روشنگری ، کتاب مهدوی ، ،
برچسبها:
بر اوج محبت علی اوجی نیست
سالروز ازدواج علی ع و حضرت زهرا س بر تمام شیعیانش مبارک باد
شیعه واقعی کسی ایست که مرام و عملش مثل حضرت علی ع باشه
هر کسی که شیعه واقعی حضرت علی ع هست دیگه معطل نمی مونه
و به هر چی این مرد گفته و میگه لبیک میگه
یا علی مدد
موضوعات مرتبط: مراسمات مذهبی ، حضرت فاطمه الزهرا س ، امام علی (ع) ، ،
برچسبها:
شب عروسی ماه و خورشید
خواستگاری پر از عشق وحیا
پیامبر(ص) در خانه ی ام سلمه بود. علی علیه السلام داخل منزل شد و سلام کرد و در گوشه ای نشست. از خجالت چهره اش سرخ شده بود. سرش را زیر انداخت و ساکت ماند. او نمی توانست تقاضای خود را بیان کند. پس از مدتی سکوت، پیامبر(ص) فرمود: «یا علی! گویا برای خواسته ای نزد من آمده ای که از اظهار آن شرم داری؟»
علی علیه السلام با سخنانی شیرین خواسته اش را چنین بازگو کرد: «پدر ومادرم فدای شما، وقتی خردسال بودم مرا از عمویتان ابوطالب و فاطمه بنت اسد گرفتید. با غذای خود و به اخلاق و منش خود بزرگم کردید. نیکی و دل سوزی شما درباره من از پدر و مادرم بیشتر و بهتر بود. تربیت و هدایتم به دست شما بوده و شما ای رسول خدا به خداسوگند ذخیره دنیا و آخرتم می باشید. ای رسول خدا! اکنون که بزرگ شده ام، دوست دارم خانه و همسری داشته باشم تا در سایه انس با او، آرامش یابم. آمده ام تا دخترتان فاطمه را از شما خواستگاری کنم. آیا مرا می پذیرید؟» چهره پیامبر چون گل شکفته شد. گویا انتظار این لحظه را می کشید. خوشحال شد و فرمود: «صبر کن تا نظر فاطمه را جویا شوم.»
آنگاه نزد فاطمه رفت و فرمود: «دخترم، علی بن ابی طالب به خواستگاری تو آمده، آیا اجازه می دهی تو را به عقدش در آورم؟» فاطمه(س) به خاطر شرم و حیا ساکت ماند، اما حرکتی که ناشی از نارضایتی باشد، از خود بروز نداد. رسول خدا(ص) از سکوت فاطمه رضایت او را دریافت و فرمود: « الله اکبر سکوتها رضاها».
مهریه بانوی اول و آخر هستی
رسول خدا(ص) با لبی خندان نزد علی(ع) آمد و فرمود: «آیا چیزی برای ازدواج داری؟» علی(ع) پاسخ داد: «ای رسول خدا، پدر و مادرم فدایت هیچ چیز از شما پوشیده نمانده، تمام ثروتم شمشیر و شتر و زرهی بیش نیست.»
پیامبر(ص) فرمود: «شتر و شمشیر برای کار جهاد مورد نیاز توست. همان زره را مهر قرار می دهم.» علی(ع) زره را فروخت و بهای آن را که عبارت از 480 یا 500 درهم نقره بود. به عنوان مهریه در اختیار پیامبر(ص) گذاشت.
توصیه های رسول خدا(ص) به دو گوهر هستی
هنگامی که کاروان عروس به خانه رسید، پیامبر، امیر مومنان را فراخواند و پس از آمدن او دخت سرفرازش را خواست و دستش را گرفت و در دست علی ع نهاد و فرمود: «علی جان! خداوند دخت پیامبر را به تو مبارک سازد.»
و افزود:یا علی! هذه «فاطمه» ودیعتی عندک!یا علی! نعم الزوجه «فاطمه»! و یا «فاطمه»! نعم البعل علی!!
علی جان! این فاطمه است و امانت من نزد توست!فاطمه شایسته ترین همسر برای توست.
و آنگاه فرمود: ای «فاطمه» علی شایسته ترین شوهر است. و دستهای مقدس را بسوی آسمان گشود و نیایشگرانه زمزمه کرد که: بار خدایا! نیکی ها و برکات خویش را بر این دو فرود فرست، و در فرزندان و نسل پاکشان برکت قرار ده!
بار خدایا! این دو تن محبوب ترین انسانها نزد من هستند، پس تو نیز آنان را دوست بدار و از سوی خویش حافظ و نگهبان بر آنان بگمار. بار خدایا! من این دو تن را با نسل پاکشان، از شیطان رانده شده و شرور و وسوسه های آن، به تو پناه می دهم.
آنگاه آبی خواست و جرعه ای از آن را به سبک خاصی متبرک ساخت و از آن قطراتی بر سر و سینه و میان شانه های دخت گرانقدر و داماد ارجمندش افشاند. و دستور داد بانوان، عروس و داماد را در سرای جدیدشان به خدا سپارند و بروند.
خانه ای به رنگ مهر و به وسعت دریا
زندگی مشترک علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام در خانه ای ساده اما پر از نور و مهر آغاز شد. یاد خدا چلچراغ خانه آنها بود و غیر از رضایت حضرت حق خواسته دیگری آنها را به خود مشغول نکرد. زهرا علیهاالسلام رازدار علی علیه السلام بود و علی علیه السلام پناهگاه فاطمه علیهاالسلام ؛ تا آنجا که حضرتش با نگاهی به زندگی خویش فرمود: «هیچ گاه فاطمه از من نرنجید و او نیز هرگز مرا نرنجاند. او را به هیچ کاری مجبور نکردم و او نیز مرا آزرده خاطر نساخت. در هیچ امری، قدمی برخلاف میل باطنی من برنداشت و هرگاه به چهره اش نگاه می کردم، تمام غصه هایم برطرف می شد و دردهایم را فراموش می کردم». آن حضرت در جایی دیگر می فرماید: «به خدا قسم هرگز کاری نکردم که فاطمه خمشگین شود؛ اونیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد.»
موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه الزهرا س ، امام علی (ع) ، روشنگری ، ،
برچسبها:
ادامه مطلب
کتاب «جاذبه و دافعه علی علیه السلام» استاد مطهری
کتاب «جاذبه و دافعه علی علیه السلام» نخستین بار در زمان حیات
استاد مطهری ، سال 1349 منتشر شده است. این کتاب متن مکتوب
و تنظیم یافته چهار جلسه سخنرانی است که در حسینیه ارشاد در
سال 1346(رمضان 1388هجری قمری) ایراد شده بود. کتاب جاذبه و
دافعه استاد مطهری را باید در ردیف مجموعه ای از آثار ایشان دانست
که ذیل عنوان «سیره شناسی» قابل طبقه بندی هستند.
این اثر حکایتگر توانمندی استاد مطهری در امر تبلیغ به ویژه از حیث
موضوع شناسی و نحوه معرفی ویژگی های امیرالمؤمنین(ع) است.
و از این منظر کتاب «جاذبه و دافعه علی علیه السلام» می تواند به
مثابه الگویی در امر تبلیغ مورد توجه قرار گیرد.
کتاب، دارای پیشگفتار و مقدمه است و علاوه بر آن دو بخش دارد که
در بخش اول، جاذبه علی(علیه السلام)، فلسفه، فایده و اثر آن، مورد
بحث قرار گرفته است. در این بخش به آثار اجتماعی عنصر محبت و نیز
به آثار تربیتی آن توجه شده است. بخش دوم کتاب به تبیین کیفیت
دافعه امیرالمؤمنین(علیه السلام) از راه معرفی آنها که از سوی حضرت
طرد شده اند، می پردازد. استاد در این بخش جریان «خوارج» را معرفی
کرده است. کیفیت توضیح استاد در مورد خوارج به گونه ای است که
مخاطب گمان نکند که با جریانی صرفاً تاریخی مواجه است که در روزگار
کنونی بدیلی ندارد. استاد همواره بر تکرار پذیری جریان خوارج تأکید می نماید.
استاد مطهری در بخش مربوط به دافعه علی(علیه السلام)، تنها به معرفی
خوارج اکتفا نموده است و خود از این جهت، این کتاب را ناقص می داند و
ابراز امیدواری می کند که در آینده بتواند این نقص را جبران نماید. هر چند
این مهم توسط استاد در نوبت های بعد برطرف نگردید، اما می توان برای
آشنایی با دیگر مصادیقی که از سوی حضرت طرد و دفع شده اند به مباحثی
که استاد در تحلیل «جریان نفاق» ارائه نموده اند و یا به معرفی «مخالفان
.اجرای عدالت» پرداخته اند، مراجعه نمود.
استاد مطهری در این کتاب در پی اثبات این نکته است که علی(علیه السلام)
شخصیتی دو نیرویی بوده است و هر کس که بخواهد در مکتب او پرورش یابد،
باید همچون علی بن ابیطالب (علیه السلام) از جاذبه و دافعه برخوردار باشد.
استاد البته به بیان ضرورتِ جاذبه و دافعه بسنده نمی کند؛ بلکه علاوه بر این،
تلاش می کند کیفیت جاذبه و دافعه را نیز روشن نماید.
در «جاذبه و دافعه علی علیه السلام» می توان به خوبی حساسیت ها و
.نگرانی های استاد را به تماشا نشست. استاد در این اثر به ویژه، از تفکیک
تعقل و تدین به عنوان خطری بزرگ در جامعه اسلامی یاد می کند. حاصل شوم
این تفکیک نامبارک را می توان در خصوصیات جریان خوارج مورد ارزیابی قرار داد.
و البته باید توجه داشت خوارج یکی از مصادیق جدایی تعقل از تدین است.
بر این اساس، کتاب «جاذبه و دافعه علی علیه السلام» جزء منابعی محسوب
می گردد که می توان در آن برخی از دیدگاه های استاد در زمینه آسیب-شناسی
دینداری انعکاس یافته است.
برای دانلود روی لینک زیر کلیک کنید
موضوعات مرتبط: روشنگری ، کتاب مهدوی ، ،
برچسبها:
دلنوشته ظهور - بیتو یا صاحب الزمان دردیم
بیتو یاصاحبالزمان دردیم
مثل پاییز خسته و زردیم
پیشکش در مسیر آمدنت
دل سرشار غصه آوردیم
بلکه با یک نگاه پر مهرت
به سر راه نور برگردیم
به دل تنگ ما نگاهی کن
عاشقت را به جاده راهی کن
شاعر گرانقدر برادر مصطفی کارگر
موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی ، ،
برچسبها:
حدیث - وقتی خداوند بنده ای را دوست بدارد
مولا علی (ع) : وقتی خداوند بنده ای را دوست بدارد ،
مال و ثروت را در پیش او منفور و ناپسند جلوه می دهد
و آرزوهای او را کوتاه می کند و چون خداوند بدی بنده ای
را اراده کند ، مال و ثروت را محبوب او قرار دهد و آروزهایش
را گسترش می دهد. خداوند متعال بدی هیچ یک از بندگان
خود را نمی خواهد مگر اینکه خود بنده اعمالی را انجام دهد
که مورد خشم پروردگار خود قرار گیرد که در این صورت خدا
هم او را رها میسازد و به خودش وا می گذارد.
غررالحکم جلد ۳ صفحه ۱۶۶ حدیث ۴۱۱۱ و ۴۱۱۰
موضوعات مرتبط: امام علی (ع) ، روشنگری ، ،
برچسبها:
دلنوشته شهادت - سلام بر جواد الائمه!
سلام بر جواد الائمه!
چه اضطرابی دامن زمین را فرا می گیرد، آن گاه که دلش مزار امامی می شود.
گویی در آن هنگام، دست و پایش می لرزد! زمین از اینکه باید گوهری را در میان بگیرد،
بسیار ناخشنود است.اکنون زمین چه شرمسار است که تنها بیست و پنج بهار، او را مهمان
خوانش دیده بود؛ او که جواد بود و جود، قطره ای از پیشانی بلندش؛ تقی بود و پرهیزکاری،
سطری از صحیفه وجودش. او که در همان خردسالی امام شد و در نوجوانی، رهگشای گره های فکری.
که بی درنگ،دشوارترین پرسش را پاسخ می گفت و خبر از اتصال خویش به دریای علم الهی می داد.
برای هروله از «مروه» دلت تا «صفای» کاظمین، راهی نیست. در این حج ولایت و عشق همیشه در
«سعی» باش؛ که بی «سعی» نمی توان به «صفای» جمال معصوم علیهم السلام رسید. (1) تنها «بیست و پنج»
سال بود که نسیم «هل اتی» می وزید و نهرهایی که از سرچشمه «طه» سیراب می شود، جاری بود. و چه زود،
این نسیم از وزیدن افتاد و این عطر دل نواز، دامن برچید! اما، نه... چشم دلت را باز کن و ببین!
هنوز آن نسیم در حال وزیدن است و این شمیم روح بخش به مشام می رسد. سلام بر تو ای جوادالائمه علیه السلام
و بر آن بارگاه خدایی ات که تا دامنه قیامت، چشم نواز همه از ره رسیدگانِ خسته خواهد بود!
موضوعات مرتبط: امام محمد تقی ع ، ،
برچسبها:
مظلوم تر ازجواد بغداد نداشت
مظلوم تر از جواد بغداد نداشت
آن مظهرداد تاب بيداد نداشت
ميخواست كه فرياد كند تشنه لبم
ازسوز عطش طاقت فرياد نداشت
موضوعات مرتبط: امام محمد تقی ع ، ،
برچسبها:
دلنوشته ای به امام رضا ع - وعده گاه کفترها
همیشه از حرمت، بوی سیب می آید
صدای بال ملائک، عجیب می آید!
سلام! ضامن آهو، دلِ شکستهِ ی من
به پای بوس نگاهت، غریب می آید
طلای گنبد تو، وعده گاه کفترهاست.
کبوتر دل من، بی شکیب می آید
برات گشته به قلبم مُراد خواهی داد
چرا که ناله «امّن یُجیب» می آید ...
موضوعات مرتبط: امام رضا (ع) ، ،
برچسبها:
صفحه اختصاصی میلاد امام رضا ع کلیک کنید
صفحه اختصاصی میلاد امام رضا ع بروی تصویر زیر کلیک کنید
موضوعات مرتبط: مراسمات مذهبی ، امام رضا (ع) ، ،
برچسبها:
کرامات امام رضا ع
چهار حاجت
مرحوم شیخ موسی نجل شیخ علی نجفی نقل فرمود:
بزیارت حضرت ثامن الائمه (علیه السلام) مشرف شدم دچار بیماری سختی شدم
و در اثر آن ناخوشی هر دو چشمم آب سیاه آورد بقسمیکه جائی را نمی دیدم.
مبلغی هم پول داشتم صاحب خانه بعنوان قرض از من گرفت ومرکبی هم داشتم که صاحب خانه
از من خریده بود نه پولی را که طلب داشتم می داد نه وجه مرکب را و چند کتاب هم داشتم مفقود شد و
از این جهات بسیار دل تنگ بودم.
آنگاه با دل تنگی تمام نزد طبیب رفتم چون چشمانم را دید دوائی را تجویز نمود و گفت
تا سه روز آن را استفاده نما اگر بهبودی یافتی فبها اگر بهبودی نیافتی علاجی ندارد چون
آب سیاه آورده من بگفته او عمل کردم بهبودی حاصل نشد. لذا مایوس از همه جا شده
رو به دارالشفای حقیقی که حرم حضرت رضا (علیه السلام) باشد شدم وقتی مشرف شدم
بآنحضرت عرض کردم ای سید من می دانی که من برای تحصیل علوم دینیه آمده ام و اکنون
چشمم چنین شده و حال شفای چشمم و وصول طلبم و وجه مرکب وکتابهای خود را
از حضرتت می خواهم. از صبح که بحرم مشرف شدم تا ظهر مشغول گریه و زاری بودم
آنگاه برای ظهر بمنزل رفتم و بعد از نماز و صرف نهار خواب مرا ربود وقتی از خواب بیدار شدم
چشمانم را روشن و بینا دیدم با خود گفتم خوابم یا بیدار فوراً برخاستم و براه افتادم.
اهل خانه چون مرا بینا دیدند تعجب کرده واز مرحمت حضرت رضا (علیه السلام) اظهار
خوشحالی نمودند.بعد از این قضیه آن طلبی را که داشتم با وجه مرکب بمن رسید
وکتابهای مفقود شده نیز پیدا شد.
( – دارالسلام محدث نوری . )
کجا روم که بجز در گهت پناه ندارم
جز آستانه لطفت گریز گاه ندارم
موضوعات مرتبط: امام رضا (ع) ، ،
برچسبها:
دلنوشته ای به امام رضا ع - یه کفتر غریبم، تو صحن سقاخونه
دلم می خواد آقا جون، مشهدتُ ببینم
کنار سقاخونت، با زائرات بشینم
سقاخونت آقاجون، به یاد مشک سقاست
اونجا فقط برای شادی قلب زهراست
یه کفتر غریبم، تو صحن سقاخونه
بیا بده با دستت، لقمه و آب و دونه
قبله قلب عاشق، جز تو آقا نمیشه
می خوام آقا بدونی ، دوسِت دارم همیشه
شبای بارگاهت ، صفای عالمینه
صحن و سرات برا من، کربلای حسینه
دلم می خواد آقا جون، ضریحتُ ببوسم
لباس نوکریتُ، تو حرمت بپوشم
از کوچیکی تا حالا، عاشق و مبتلاتم
بذار همه بدونن، تا جون دارم گداتم
دلم می خواد آقا جون، مشهدتُ ببینم
کنار سقاخونت، با زائرات بشینم
گدای بی پناهم، جز تو کسی ندارم
رونده عالمینم، تویی همه قرارم
دل تو حرم همیشه، مست یه اسم نابه
ذکر آقام ابالفضل، دعای مستجابه
آروم نمیشه این دل، توی حرم ای آقا
تا روضه ای نخونم، از دوتا دست سقا
کفتر دل کنارت، هی می ره بالا بالا
پر می کشه تا یثرب، کنار قبر زهرا
دست گدائی من به سوی تو درازه
پیش تموم مردم، به گدائیش می نازه
بعد نماز همیشه، اسم تو رو میآرم
وای اگه روزی آقا، اسم تو رو نیارم
دلم می خواد آقا جون، مشهدتُ ببینم
کنار سقاخونت، با زائرات بشینم
موضوعات مرتبط: امام رضا (ع) ، ،
برچسبها:
راز تنهایی علی علیه السلام
راز تنهایی علی علیه السلام
محبت یا معرفت؟
ما بیش از هر چیز به تعلیم نیازمندیم، و حتی پیش از تبلیغ، به معرفت و آشنایی علمی
نیاز داریم. یکی از بزرگترین مسائلی که در تاریخ وجامعه ما مطرح است اسلام و تشیع
می باشد که بسیاری از ما بدان معتقدیم،اما آن را به درستی نمی شناسیم.به مذهبی ایمان
داریم که آشنایی درست و منطقی از آن نداریم. مثلاً به علی (علیهالسلام) به عنوان یک امام،
یک مرد بزرگ، یک ابرمرد حقیقی و به عنوان کسی که همه احساس ها و تقدیس های ما را
به خود اختصاص داده، اعتقاد داریم و همیشه در طول تاریخ، بعد ازاسلام، ملت ما افتخار ستایش
او را داشته است، اما متاسفانه آنچنان که باید و شاید او را نشناخته است؛ زیرا بیشتر به
ستایش ایشان پرداخته شده نه شناختن او.
غربت نهج البلاغه
نهج البلاغه بعد از قرآن ، بزرگترین کتاب ما است که آن را نمی خوانیم و نمی شناسیم،
چنانکه قرآن را نیز نمی شناسیم و آن را فقط ستایش می کنیم، می بوسیم و تبرک می دانیم.
قرآن ونهج البلاغه را تجلیل و ستایش می کنیم، اما چه فایده و چه تاثیری می تواند داشته باشد،
وقتی که در آن تدبّر نمی کنیم. نهج البلاغه به اقرار اغلب دانشمندان و نویسندگان و ادبای معاصر،
حتی عرب، بعد از قرآن، زیباترین متن عربی است. مجموعه ای در بردارنده سخنانی عمیق در
کمال فصاحت و بلاغت و کتابی حاوی دستورات ارزشمند اخلاقی است. شاید ، 25
سال سکوت علی(علیه السلام) از همه سخنانی که آن حضرت در دوران عمر خویش فرموده
است؛ رساتر، بلیغ تر، زیباتر، اثر بخش تر و آموزنده تر باشد. امام گاه با سخنانش
حرف می زند و گاه با سکوتش، گاه با پیروزیش درس می دهد و گاه
با شکستش. مخاطب امام ما هستیم و رسالت ما نیز معلوم است:
شناختن این درس ها ، خواندن این سخنان و شنیدن این سکوت ها...
درد بزرگ مرد تاریخ
متاسفانه حضرت علی علیه السلام با این عظمت هنوز در بین شیعیانش نیز مجهول و
ناشناخته مانده است. هنوز بسیاری از فضایل و ارزشهای انسانی ایشان را نیافته ایم.
اما به راستی ارزش های انسانی علی علیه السلام چیست؟
یکی از مسائلی که درباره ایشان مطرح نشده، مساله تنهایی علی (علیه السلام) است.
چه کسی تنها نیست؟ کسی که با همه، یعنی در سطح همه است، کسی که رنگ
زمان به خود می گیرد، رنگ همه را به خود می گیرد و با همگان تفاهم دارد و در
سطح موجود است و با وضع موجود، به هر شکلش و هر بُعدش منطبق است.
درد انسان، درد انسان متعالی ، تنهایی وعشق است.
یک دوست وفادار و هم یک همسر نمونه.
چنین انسانی است که در دنیا تنهاست.
علی(علیه السلام) در میان پیروانش هم تنهاست، در اوج ستایش هایی که از او می شود
مجهول مانده است. درد علی (علیه السلام) دو گونه است: یک درد، دردی است که از زخم
شمشیر ابن ملجم در فرق مبارکش احساس می کند،و درد دیگر، دردی است که او را تنها
در نیمه شبهای خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه کشانده ...
موضوعات مرتبط: امام علی (ع) ، روشنگری ، ،
برچسبها:
ادامه مطلب